خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نظارت کردن
[فعل]
to superintend
/sˈuːpɚɹɪntˌɛnd/
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
نظارت کردن
سرپرستی کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
superimpose
superhuman
superhero
supergrass
superglue
superintendence
superintendent
superior
superiority
superiority complex
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان