Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . عالی
2 . ارشد
3 . بهتر
4 . مافوق
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
superior
/suˈpɪriər/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عالی
فوقالعاده، برتر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اعلا
افضل
برتر
ممتاز
فایق
مترادف و متضاد
inferior
1.This is a superior fossil of a trilobite.
1. این یک فسیل فوقالعاده از تریلوبیت است.
2.This is clearly the work of a superior artist.
2. این آشکارا اثری از یک هنرمند برتر است.
2
ارشد
مافوق
مترادف و متضاد
higher-ranking
senior
inferior
junior
1.When your superior officer gives you an order, you do it.
1. وقتی افسر ارشد شما به شما دستور میدهد، باید اطاعت کنید.
3
بهتر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بهتر
superior to something/somebody
بهتر از چیزی/کسی
1. I think ground coffee is superior to instant coffee.
1. من فکر میکنم قهوه آسیابشده از قهوه فوری بهتر است.
2. Your computer is far superior to mine.
2. کامپیوتر تو خیلی بهتر از من است.
[اسم]
superior
/suˈpɪriər/
قابل شمارش
4
مافوق
بالادست
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بالادست
مافوق
مترادف و متضاد
boss
manager
senior
inferior
subordinate
1.We will need a letter of recommendation from one of your superiors.
1. ما به یک توصیهنامه از یکی از افراد مافوق شما نیاز خواهیم داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
superhuman
superfluous
superficially
superficial
supererogatory
superior vena cava
supermarket
supermodel
supernatural
supernumerary
کلمات نزدیک
superintendent
superintendence
superintend
superimpose
superhuman
superiority
superiority complex
superlative
superman
supermarket
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان