خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مراقب بودن
2 . مواظبت کردن
3 . رسیدگی کردن
4 . مراقب خودت باش!
[عبارت]
take care
/teɪk kɛr/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مراقب بودن
مواظب بودن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رسیدن
مراقب بودن
مترادف و متضاد
be cautious
to take care that…
مراقب بودن که...
Take care (that) you don't drink too much!
مراقب باش که خیلی مشروب نخوری!
to take care to do something
مراقب بودن که کاری انجام دادن
Take care to close the lid securely.
مراقب باشید که درپوش را محکم ببندید.
2
مواظبت کردن
مراقبت کردن، نگهداری کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نگهداری کردن
مواظبت کردن
مترادف و متضاد
look after
protect
tend
to take care of oneself/somebody/something
از خود/کسی/چیزی مراقبت کردن
1. He's old enough to take care of himself.
1. او بهاندازه کافی بزرگ هست که از خود مراقبت کند.
2. She is taking care of her sister’s baby today.
2. او امروز از بچه خواهرش مراقبت میکند [نگهداری میکند].
3. Take care of yourself.
3. از خودت مراقبت کن.
3
رسیدگی کردن
برطرف کردن، برعهده داشتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رسیدگی کردن
مترادف و متضاد
deal with
handle
see to
to take care of something
به چیزی رسیدگی کردن/ چیزی را برعهده داشتن
1. Are you going to take care of this problem or not?
1. به این مشکل رسیدگی میکنی یا نه؟
2. Celia takes care of the marketing side of things.
2. بازاریابی برعهده "سیلیا" است.
3. Don’t worry about cooking dinner, I’ll take care of it.
3. نگران شام پختن نباش، من به آن رسیدگی میکنم [آن با من].
[حرف ندا]
take care
/teɪk kɛr/
4
مراقب خودت باش!
به سلامت!
informal
مترادف و متضاد
goodbye
1.Bye! Take care!
1. خداحافظ! مراقب خودت باش!
2.See you soon, Bob. Take care!
2. بهزودی میبینمت، باب. مراقب خودت باش!
تصاویر
کلمات نزدیک
take back
take away
take around
take apart
take an instant dislike
take delivery
take down
take effect
take exception
take heart
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان