Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . خفه کردن
2 . دریچه کنترل هوا یا بنزین
[فعل]
to throttle
/θɹˈɑːɾəl/
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
خفه کردن
گلو را فشردن و خفه کردن
[اسم]
throttle
/θɹˈɑːɾəl/
قابل شمارش
2
دریچه کنترل هوا یا بنزین
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
throstle
thronged
throng
throne
thrombus
throttle valve
throttlehold
throttler
throttling
through
کلمات نزدیک
throng
throne
thrombosis
throes
throbbing
through
throughout
throughput
throughway
throw
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان