Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سرتاسر
2 . کاملاً
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[حرف اضافه]
throughout
/θruˈaʊt/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سرتاسر
(در) تمام، از اول تا آخر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سرتاسر
سراسر
1.He yawned throughout the performance.
1. او (در) تمام (مدت) نمایش خمیازه کشید.
2.throughout Europe
2. سرتاسر اروپا
[قید]
throughout
/θruˈaʊt/
غیرقابل مقایسه
2
کاملاً
تماماً
1.The house was painted pink throughout.
1. خانه تماماً صورتی رنگ آمیزی شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
through
throttle
throng
throne
thrombosis
throughput
throughway
throw
throw a housewarming party
throw a monkey wrench into works
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان