خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مسابقات چندجانبه
[اسم]
tournament
/ˈtʊr.nə.mənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مسابقات چندجانبه
دوره مسابقات، تورنمنت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مسابقات
1.a golf tournament
1. مسابقات چندجانبه گلف
2.They were defeated in the first round of the tournament.
2. آنها در راند اول دوره مسابقات شکست خوردند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
tourmaline
touristy
touristry
tourist attraction
tourist
tourney
tourniquet
tow
tow car
tow truck
کلمات نزدیک
touristy
tourist visa
tourist trap
tourist information office
tourist information center
tourniquet
tousle
tousled
tout
tow
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان