خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . متعالی
2 . غیر جبری (ریاضی)
3 . تعالیگرا
[صفت]
transcendental
/ˌtrænsenˈdentl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more transcendental]
[حالت عالی: most transcendental]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
متعالی
عالی، برین، فراطبیعی
a transcendental experience
یک تجربه فراطبیعی
2
غیر جبری (ریاضی)
3
تعالیگرا
وابسته به تعالیگرایی
1.He said that it was transcendental meditation that brought him inner peace.
1. او گفت که مراقبه تعالیگرا بود که برایش آرامش درونی به ارمغان آورد.
تصاویر
کلمات نزدیک
transcendent
transcend
transatlantic
transaction
transact
transcontinental
transcribe
transcript
transcription
transducer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان