خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مفاسد اخلاقی
2 . عادت بد
[اسم]
vice
/vaɪs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مفاسد اخلاقی
جرایم اخلاقی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مفسده
detectives from the vice squad
کارگاههای بخش مفاسد اخلاقی (اداره پلیس)
2
عادت بد
اخلاق زشت، رفتار غیراخلاقی
1.Smoking is my only vice.
1. سیگارکشیدن تنها عادت بد من است.
تصاویر
کلمات نزدیک
vicarious
vicarage
vicar
vibration
vibrating
vice admiral
vice chancellor
vice president
vice squad
vice versa
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان