خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کنترل (احساسات) خود را از دست دادن
[فعل]
to wig out
/wɪg aʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: wigged out]
[گذشته: wigged out]
[گذشته کامل: wigged out]
صرف فعل
1
کنترل (احساسات) خود را از دست دادن
احساساتی شدن، دیوانه شدن، به شدت هیجانزده شدن
informal
1.You should have seen the teacher wig out!
1. باید میدیدی که معلم چطور کنترل خود را از دست داد.
توضیحاتی در رابطه با wig out
wig out به معنای کنترل خود را از دست دادن و در نتیجه ناراحت و غیر منطقی شدن است.
تصاویر
کلمات نزدیک
wig
wife
wield
width
widowhood
wiggle
wiggly
wiki
wild
wild card
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان