1 . کنترل (احساسات) خود را از دست دادن
[فعل]

to wig out

/wɪg aʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: wigged out] [گذشته: wigged out] [گذشته کامل: wigged out]

1 کنترل (احساسات) خود را از دست دادن احساساتی شدن، دیوانه شدن، به شدت هیجان‌زده شدن

informal
  • 1.You should have seen the teacher wig out!
    1. باید می‌دیدی که معلم چطور کنترل خود را از دست داد.
توضیحاتی در رابطه با wig out
wig out به معنای کنترل خود را از دست دادن و در نتیجه ناراحت و غیر منطقی شدن است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان