خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . یویو
[اسم]
yo-yo
/ˈjoʊ joʊ/
قابل شمارش
[جمع: yo-yos]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
یویو
1.My favorite toy is the yo-yo.
1. اسباب بازی موردعلاقه من یویو است.
تصاویر
کلمات نزدیک
yo
yippee
yikes
yielding
yield
yob
yodel
yoga
yogurt
yoke
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان