[اسم]

best man

/ˌbest ˈmæn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ساقدوش داماد

معادل ها در دیکشنری فارسی: ساقدوش
  • 1.They were close friends, and Critchley was the best man at Heseltine's wedding.
    1. آنها دوست صمیمی بودند و "کریچلی" در عروسی "هسلتین" ساقدوش داماد بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان