خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هراس
[اسم]
phobia
/ˈfoʊbiə/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هراس
ترس شدید
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هراس
مترادف و متضاد
fear
1.He has a phobia about flying.
1. او از پرواز کردن هراس دارد.
2.One of the symptoms of the disease is water phobia.
2. یکی از علائم این بیماری هراس از آب است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
phlebotomist
phiz
philosophy
philosophical system
phillips screw
phobic disorder
phobic neurosis
phoca vitulina
phocoena sinus
phoebe
کلمات نزدیک
phlox
phlegmatic
phlegm
phishing
philosophy
phobic
phoenician
phoenix
phone
phone back
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان