1 . درخشش (پوست) 2 . شعف 3 . روشنایی
[اسم]

radiance

/ˈreɪdiəns/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 درخشش (پوست) برق

معادل ها در دیکشنری فارسی: تابندگی
the radiance of her expression
درخشش [برق] چهره او

2 شعف سرور، شادمانی

مترادف و متضاد elation joy

3 روشنایی تابش، پرتو

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان