Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تشعشع
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
radiation
/ˌreɪdiˈeɪʃn/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تشعشع
تابش، پرتوافکنی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اَشَعه
پرتوافشانی
تابش
تشعشع
1.dangerously high levels of radiation
1. سطوح بسیار خطرناک تشعشع (امواج)
تصاویر
کلمات نزدیک
radiate
radiant heat
radiant
radiance
radian
radiator
radical
radical party
radicalism
radically
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان