خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . داد و بیداد کردن
[فعل]
to rant
/rænt/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: ranted]
[گذشته: ranted]
[گذشته کامل: ranted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
داد و بیداد کردن
فریاد زدن، اعتراض کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
ransom note
ransom
ransack
rankle
ranking
rantings
raoul
rap
rape
rapeseed
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان