1 . پشیمان
[صفت]

repentant

/rɪˈpɛntənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more repentant] [حالت عالی: most repentant]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پشیمان تائب، توبه کار

معادل ها در دیکشنری فارسی: تایب
مترادف و متضاد penitent regretful unrepentant
  • 1.he is truly repentant for his incredible naivety and stupidity.
    1. او صادقانه به خاطر ساده لوحی و حماقت غیر قابل باورش پشیمان است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان