1 . مستبد
[صفت]

tyrannical

/tɪˈrænɪkl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more tyrannical] [حالت عالی: most tyrannical]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مستبد ستمگر، ظالم

معادل ها در دیکشنری فارسی: استبدادی مستبد
مترادف و متضاد autocratic dictatorial tyrannous
  • 1.He was a tyrannical ruler.
    1. او حاکم مستبدی بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان