[اسم]

typist

/tˈaɪpɪst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تایپ‌کننده ماشین‌نویس، تایپیست

معادل ها در دیکشنری فارسی: تایپیست ماشین‌نویس
  • 1.I'm quite a fast typist.
    1. من نسبتاً تایپیست تنددستی هستم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان