1 . هر وقت
[حرف ربط]

whenever

/wenˈev.ər/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 هر وقت هر موقع

معادل ها در دیکشنری فارسی: هر وقت هرگاه
مترادف و متضاد any time
  • 1.Whenever I go there they seem to be out.
    1. هر وقت به آنجا می‌روم، به نظر می‌رسد آنها بیرون هستند.
  • 2.you can come here whenever you want.
    2. شما می‌توانید هر وقت که بخواهید به اینجا بیایید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان