1 . کودک
[اسم]

youngster

/ˈjʌŋstər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کودک نوجوان

معادل ها در دیکشنری فارسی: جوانک خردسال
  • 1.The camp is for youngsters aged 8 to 14.
    1. اردوگاه برای کودکان 8 تا 14 ساله است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان