مترادف و متضاد
darbieten
offerieren
vorschlagen
zur Verfügung stellen
etwas (Akk.) anbieten
چیزی را عرضه کردن
1.
Der Supermarkt bot heute besonders günstige Milch an.
1.
آن سوپرمارکت امروز شیر را با قیمت بهویژه پایینی عرضه میکرد.
2.
Heute werden auf dem Markt Waren zum Verkauf angeboten.
2.
امروز اجناس در بازار برای فروش عرضه میشود.
jemandem etwas (Akk.) (zu essen/zu trinken/...) anbieten
به کسی چیزی (برای خوردن/نوشیدن/...) تعارف کردن
1.
Sie hat mir einen Kaffee angeboten.
1.
او به من قهوه تعارف کرد.
2.
Was darf ich dir anbieten?
2.
چی میتوانم بهت تعارف کنم؟
کاربرد anbieten به معنای ارائه کردن
فعل anbieten در معنای اصلی به معنای ارائه کردن چیزی است. اما زمانی که در مورد غذا مورد استفاده قرار گیرد معنایی نزدیک به "تعارف کردن" خواهد داشت، مثلاً "Kaffee anbieten" (قهوه تعارف کردن/قهوه آوردن).
زمانی که از anbieten برای یک مغازه بهکار رود به معنای ارائه کردن، عرضه کردن یا تأمین کردن محصول است.