[اسم]

die Dauer

/ˈdaʊ̯ɐ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Dauern] [ملکی: Dauer]

1 مدت مدت‌زمان، طول

مترادف و متضاد Frist Kürze Länge Weile
  • 1.Die Dauer der letzten Phase beträgt 30 Minuten.
    1. مدت‌زمان فاز آخر 30 دقیقه است.
  • 2.Praktikumsdauer ist 3 Monate.
    2. مدت کارآموزی 3 ماه است.
  • 3.Sie können das Buch für die Dauer einer Woche ausleihen.
    3. شما می‌توانید این کتاب را برای مدت یک هفته امانت بگیرید.
کاربرد واژه Dauer به معنای مدت
واژه Dauer به‌صورت خاص به مدت‌زمان یک فرآیند اشاره می‌کند. مثلاً مدت‌زمانی که طول می‌کشد تا یک اتفاق خاص بیفتد یا مدت زمانی که طول می‌کشد تا چیزی تمام شود. این واژه ممکن است ترکیب‌های مختلفی را با همین معنی با واژگان دیگر بسازد، مثلاً "Arbeitsdauer" (مدت زمان کار)، "Aufenthaltsdauer" (مدت زمان اقامت/ماندن)، "Ausbildungsdauer" (مدت زمان دوره آموزشی).
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان