[فعل]

dauern

/ˈdaʊ̯ɐn/
فعل ناگذر
[گذشته: dauerte] [گذشته: dauerte] [گذشته کامل: gedauert] [فعل کمکی: haben ]

1 طول کشیدن وقت گرفتن

مترادف و متضاد andauern sich hinziehen von Dauer sein währen
etwas dauert (Zeitangabe)
چیزی (مدت زمانی) طول کشیدن
  • 1. Das Gespräch wird nicht lange dauern.
    1. گفت‌و‌گو زیاد طول نخواهد کشید.
  • 2. Die Sitzung dauerte zwei Stunden.
    2. جلسه دو ساعت طول کشید.
  • 3. Wie lange dauert der Film?
    3. فیلم چقدر طول می‌کشد؟
  • 4. Wie lange dauert die Pause? – Eine halbe Stunde.
    4. زنگ تفریح چقدر طول می‌کشد؟ - نیم ساعت.
کاربرد واژه dauern به معنای طول کشیدن
فعل dauern در این کاربرد معنایی مشابه "طول کشیدن" یا "وقت نیاز داشتن/وقت گرفتن" دارد. از dauern معمولاً برای نشان دادن مقدار زمان مورد نیاز برای انجام یک کار یا رخ دادن چیزی استفاده می‌شود. مثلاً:
".Die Sitzung dauerte zwei Stunden" (جلسه دو ساعت طول کشید.)
".Das dauert mir zu lange" (این خیلی وقت من را می‌گیرد.)
از عبارت Wie lange dauert معمولاً برای سوال کردن در مورد مدت زمان یک چیز استفاده می‌شود. در فارسی ما ممکن است جملات سوالی مشابه را کمی متفاوت مطرح کنیم. به مثال زیر توجه کنید:
"?Wie lange dauert der Film" (این فیلم چقدر طول می‌کشد؟)
این سوال را ما در فارسی معمولاً به صورت "این فیلم چند ساعت/دقیقه است؟" مطرح می‌کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان