1
(در غذا خوردن) حریص بودن
(در غذا خوردن) طماع بودن
1.Du hast deinen Teller gar nicht leer gegessen! Da waren die Augen wohl wieder mal größer als der Magen.
1.
تو هیچوقت بشقابت را خالی نگذاشتهای [همیشه غذایت را تا انتها خوردی.]. پس دوباره (در غذا خوردن) حریص بودی.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحتاللفظی این عبارت "چشمها بزرگتر از معده بودن" است و به افرادی که بیش از توان خود در بشقاب غذا میکشند اشاره و کنایه از "(در غذا خوردن) حریص بودن" دارد.