Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . دشوار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
knifflig
/ˈknɪflɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: kniffliger]
[حالت عالی: kniffligsten]
1
دشوار
سخت، مشکل
مترادف و متضاد
kompliziert
schwierig
einfach
unkompliziert
1.Das ist eine knifflige Frage und nicht leicht zu beantworten.
1. این یک سوال دشوار است و جواب دادن به آن ساده نیست.
2.Das ist eine knifflige Situation.
2. این یک موقعیت دشوار است.
تصاویر
کلمات نزدیک
kniff
knien
knie
knicksen
knicks
knipsen
knirps
knirschen
knistern
knittern
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان