[صفت]

knifflig

/ˈknɪflɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: kniffliger] [حالت عالی: kniffligsten]

1 دشوار سخت، مشکل

مترادف و متضاد kompliziert schwierig einfach unkompliziert
  • 1.Das ist eine knifflige Frage und nicht leicht zu beantworten.
    1. این یک سوال دشوار است و جواب ‌دادن به آن ساده نیست.
  • 2.Das ist eine knifflige Situation.
    2. این یک موقعیت دشوار است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان