[فعل]

zurückbekommen

/tsuːrˈʏkbəkˌɔmən/
فعل بی قاعده ضعیف فعل گذرا
[گذشته: bekam zurück] [گذشته: bekam zurück] [گذشته کامل: zurückbekommen] [فعل کمکی: haben ]

1 پس گرفتن

  • 1.Endlich habe ich das verliehene Buch zurückbekommen.
    1. بالاخره آن کتاب قرض‌داده‌شده را پس گرفتم [بالاخره کتابی را که قرض داده بودم، پس گرفتم].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان