Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گمان
2 . اتخاذ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
assumption
/əˈsʌmpʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گمان
فرض
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فرض
گمان
مترادف و متضاد
supposition
1.the statistic is only an informed assumption.
1. این آمار فقط یک فرض آگاهانه است.
2.to make an assumption
2. فرض کردن
2
اتخاذ
بهعهدهگیری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اتخاذ
اخذ
مترادف و متضاد
acceptance
taking
تصاویر
کلمات نزدیک
assuming
assumed name
assumed
assume
assuage
assurance
assure
assured
assuredly
assurer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان