[فعل]

to bifurcate

/ˈbaɪfərˌkeɪt/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: bifurcated] [گذشته: bifurcated] [گذشته کامل: bifurcated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به دو بخش تقسیم کردن دوشاخه کردن، تقسیم به دو مسیر شدن

مترادف و متضاد divide into two parts
  • 1.Contemporary physicists generally bifurcate their discipline into two parts.
    1. فیزیکدانان معاصر عموما رشته خود را به دو بخش تقسیم می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان