Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . زدن زیر (خنده یا گریه و ...)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to burst out
/bɜrst aʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: burst out]
[گذشته: burst out]
[گذشته کامل: burst out]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
زدن زیر (خنده یا گریه و ...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زیر خنده زدن
مترادف و متضاد
burst into
1.He took one look at the hat she was wearing and burst out laughing.
1. او نگاهی به کلاهی که او گذاشته بود کرد و زد زیر خنده.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
burst into
burst
bursar
burrow
burrito
burst with
bury
bury head in the sand
bury in
bury the hatchet
کلمات نزدیک
burst its banks
burst into tears
burst into flames
burst into
burst
bursting
burton
burundi
bury
bury one's head in the sand
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان