Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . هزار پا (جانور شناسی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
centipede
/ˈsɛntɪˌpid/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هزار پا (جانور شناسی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هزارپا
1.There's a centipede on my bed.
1. روی تختم یک هزار پا هست.
تصاویر
کلمات نزدیک
centimeter
centime
centiliter
centigram
centigrade
central
central america
central bank
central government
central heating
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان