Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . صورت فلکی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
constellation
/ˌkɑnstəˈleɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
صورت فلکی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
صورت فلکی
1.The Little Bear constellation is still used by navigators at sea.
1. صورت فلکی دب اصغر هنوز توسط ناوبران در دریا مورد استفاده قرار میگیرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
constantly
constant
constabulary
conspire
conspicuously
consternation
constituent
constitute
constrain
constrict
کلمات نزدیک
constantly remind
constantly
constantine
constant
constancy
consternation
constipated
constipation
constituency
constituent
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان