[اسم]

fame

/feɪm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شهرت

معادل ها در دیکشنری فارسی: آوازه نیکنامی شهرت معروفیت
  • 1.her fame ruined her.
    1. شهرتش او را نابود کرد.
  • 2.in search of fame and fortune
    2. در جست و جوی شهرت و ثروت
  • 3.rose to fame
    3. به شهرت رسیده
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان