Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پنجاه پنجاه
2 . پنجاه پنجاه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
fifty-fifty
/ˌfɪfti ˈfɪfti/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پنجاه پنجاه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نصف به نصف
informal
1.Costs are to be shared on a fifty-fifty basis.
1. هزینهها قرار است به صورت پنجاه پنجاه تقسیم شود.
[قید]
fifty-fifty
/ˌfɪfti ˈfɪfti/
غیرقابل مقایسه
2
پنجاه پنجاه
نصف نصف
informal
1.We went fifty-fifty on the meal.
1. ما پول غذا را پنجاه پنجاه حساب کردیم.
2.We’ll divide the profit fifty-fifty.
2. ما سود را نصف نصف تقسیم خواهیم کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
fifty
fiftieth
fifties
fifthly
fifth grade
fifty-five
fifty-nine
fig
fig tree
fight
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان