Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . قابل تعمیر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
fixable
/ˈfɪksəbəl/
غیرقابل مقایسه
1
قابل تعمیر
تعمیرکردنی
1.Is this lamp fixable?
1. آیا این چراغ قابل تعمیر است؟
تصاویر
کلمات نزدیک
fix up
fix computers
fix
fives
fiver
fixated
fixation
fixed
fixed costs
fixedly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان