Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . قیف
2 . دودکش فلزی (قطار و ...)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
funnel
/ˈfʌnəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قیف
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قیف
1.Fluid was being poured through the funnel.
1. مایع داشت از درون قیف ریخته میشد.
2
دودکش فلزی (قطار و ...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دودکش کشتی
تصاویر
کلمات نزدیک
funky
funk
funicular
fungus
fungicide
funnel-shaped
funnily
funny
funny bone
fur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان