[صفت]

furious

/ˈfjʊr.iː.əs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more furious] [حالت عالی: most furious]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 غضبناک خشمگین، بسیار عصبانی

مترادف و متضاد angry
  • 1.He's furious at the way he's been treated.
    1. او از نحوه برخورد با او غضبناک است.
  • 2.I was late and he was furious with me.
    2. من دیر کرده بودم و او از من بسیار عصبانی بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان