[فعل]

to glorify

/ˈɡlɔːrɪfaɪ/
فعل گذرا
[گذشته: glorified] [گذشته: glorified] [گذشته کامل: glorified]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 حمد و نیایش کردن ستایش کردن (خداوند)

formal

2 تجلیل کردن تکریم کردن

3 باشکوه جلوه دادن بهتر از آنچه هست نشان دادن

disapproving
  • 1.He denies that the movie glorifies violence.
    1. او انکار می‌کند که فیلم، خشونت را باشکوه جلوه می‌دهد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان