Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شیب (به ویژه جاده یا راهآهن)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
gradient
/ˈgreɪdiənt/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شیب (به ویژه جاده یا راهآهن)
میزان شیب [سربالایی یا سرپایینی]
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شیب
1.This road has a steep gradient.
1. این جاده شیب تندی دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
grader
graded
grade school
grade point average
grade an assignment
gradual
gradual increase
gradually
graduate
graduate from college
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان