[اسم]

impatience

/ɪmˈpeɪʃəns/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بی‌صبری ناشکیبایی

معادل ها در دیکشنری فارسی: بی‌صبری
  • 1.He couldn’t hide his impatience.
    1. نمی‌توانست بی‌صبری خود را پنهان کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان