[قید]

impatiently

/ɪmˈpeɪ.ʃənt.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بی‌صبرانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: بی‌صبرانه
مترادف و متضاد patiently
  • 1.We were waiting impatiently for the winter.
    1. بی‌صبرانه منتظر زمستان بودیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان