[اسم]

impediment

/ɪmpˈɛdɪmənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مانع

معادل ها در دیکشنری فارسی: محذور مانع
مترادف و متضاد hindrance obstruction

2 اختلال گفتاری

مترادف و متضاد speech impediment
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان