[قید]

incoherently

/ɪnkoʊˈhɪrəntli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به‌طور نامنسجم به‌طور غیر منطقی، به‌طور نامربوط

  • 1.He talked incoherently.
    1. او به‌طور نامنسجم صحبت کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان