[اسم]

income

/ˈɪnkʌm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 درآمد

مترادف و متضاد earnings salary wages expenditure outgoings
  • 1.Tourism is a major source of income for the area.
    1. گردشگری از منابع اصلی درآمد این منطقه است.
a rise in national income
افزایشی در درآمد کشور
people on high incomes
اشخاص با درآمد بالا
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان