Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . چیزی را یادداشت کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
keep a record of
/kip ə ˈrɛkərd ʌv/
1
چیزی را یادداشت کردن
چیزی را در جایی ثبت کردن
1.I kept a weekly record of my workload and activities.
1. من به صورت هفتگی کارها و فعالیتهایم را یادداشت میکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
keep a promise
keep a low profile
keep a conversation flowing
keep
keenness
keep a secret
keep a stiff upper lip
keep ahead
keep an eye on
keep an eye out for something
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان