[صفت]

lonesome

/ˈloʊnsəm/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more lonesome] [حالت عالی: most lonesome]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تنها (بودن)

  • 1.She felt lonesome.
    1. او حس تنها بودن کرد [او حس تنهایی کرد].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان