Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نگهداری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
maintenance
/ˈmeɪnt.ən.əns/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نگهداری
مواظبت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سرویس
نگهداری
1.car maintenance classes
1. کلاس های نگهداری خودرو
2.Old houses require too much maintenance.
2. خانه های قدیمی به نگهداری زیادی نیاز دارند.
تصاویر
کلمات نزدیک
maintain
mainstream
mainstay
mainspring
mainsail
maintenance grant
maisonette
maize
majestic
majestically
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان