Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کندذهن
2 . مبهم
3 . منفرجه (زاویه)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
obtuse
/ɑbˈtus/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: obtuser]
[حالت عالی: obtusest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کندذهن
کمهوش، کودن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پخمه
disapproving
formal
مترادف و متضاد
dull
slow
clever
1.Are you being deliberately obtuse?
1. آیا عمداً داری کودنبازی در میآوری؟
2.Perhaps I’m being obtuse, but what has all this got to do with me?
2. شاید من دارم کندذهن بازی در میآورم، اما اینها چه ربطی به من دارد؟
2
مبهم
دیرفهم
مترادف و متضاد
obscure
unclear
vague
1.some of the lyrics are a bit obtuse
1. برخی از اشعار کمی مبهم هستند.
3
منفرجه (زاویه)
باز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باز
منفرجه
تصاویر
کلمات نزدیک
obtrusive
obtainment
obtainable
obtain
obstructive
obtuse angle
obv
obverse
obviate
obvious
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان