Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . چشمچرانی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to ogle
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
چشمچرانی کردن
هیزی کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دید زدن
تصاویر
کلمات نزدیک
oftentimes
often-downloaded
often
offstage
offspring
ogling
ogre
oh
oh dear
oh, does anyone have a plaster?
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان