Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پاستوریزه کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to pasteurize
/ˈpæstʃəraɪz/
فعل گذرا
[گذشته: pasteurized]
[گذشته: pasteurized]
[گذشته کامل: pasteurized]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پاستوریزه کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پاستوریزه کردن
1.pasteurized milk
1. شیر پاستوریزه شده
تصاویر
کلمات نزدیک
pasteurization
pasteur
pastern
pastel colors
pastel
pasteurized
pasteurized milk
pastiche
pastille
pastime
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان