[صفت]

pastoral

/pˈæstɚɹəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more pastoral] [حالت عالی: most pastoral]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 روستایی

معادل ها در دیکشنری فارسی: روستایی شبانی
a charming pastoral scene
یک منظره جذاب روستایی

2 وابسته به چوپانی

agricultural and pastoral practices
فعالیت‌های (مرتبط با) کشاورزی و چوپانی

3 کشیشی وابسته به کشیش

4 مشاوره‌ای وابسته به مشاوره

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان